ابر که می شوی،
باران تن پوش خوبی ست برای من.
پیاده می آیم
و بدون چتر!
تا آن جا که می خواهی ببار...
18:15
تمام تهران چراغانی بود و در دربار شاهنشاهی جشن، دیدن پیرزن ی گرسنه کنار
خیابان به شدت "بهرام مشیری" را اندوهگین کرد
-
خواهر مهندس «بهرام مشیری»: بله این را من فراموش کردم که عرض کنم خدمت تان.
در دوران، پدرم خب از نظر امنیتی از دولت اسلحه! به او داده بودند چون آنجا
ناامنی ز...
(:
پاسخ دادنحذف1. بسیار قشنگ و زیبا.
پاسخ دادنحذف2. سرگشاده : والا سرکار گذاشتن مردم گناه داره. پیدا کردن اسمهایی که حتی توی گوگل هم هیج نشونی ازشون نیست باید کار سختی باشه، نه؟
خیلی قشنگ بود مونترا جان. درضمن اون پست خفن ومشکوکت بدون شرح که نیست هیچ بدجوری هم نیاز به شرح داره
پاسخ دادنحذفسلام
پاسخ دادنحذفشعر بسیار زیبایی بود
و ممنون از اینکه به وبلاگم سر زدی...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخ دادنحذفبه دوست ناشناس: وقتی اطلاعاتتون انقد دقیق و به روزه، چرا کشف!!؟ چرا به صورت ناشناس!؟
پاسخ دادنحذف