۱۳۸۸ دی ۲۳, چهارشنبه

دل تنگی

آب رفته
دل هایمان
زیر بارش مداوم
باران های موسمی؛
اما می خندیم،
و امیدوارانه تا انتهای قصه ی امروز پیش می رویم.

30 تیر1388

۷ نظر:

  1. نمی دونم چرا فکر کردم ، دوست داشتم این شعر از قیصر امین پور نازنین رو برات بذارم ... از من بپذیر :

    پرنده
    نشسته روی دیوار
    گرفته یک قفس به منقار

    پاسخحذف
  2. سلام،
    وقتی میدونی بارونش موسمیه، چرا نخندی؟

    خیلی خوب بود.

    پاسخحذف
  3. و ما اميدوارانه به اميد زنده ايم.

    پاسخحذف
  4. ایشاللا امید هیچکی ناامید نشه:)
    راستی خوشحالم از اون لینک پیوند روزانه خوشت اومده.

    پاسخحذف
  5. این اخلاقت که همیشه خندونی واقعا دوست داشتنیه شواهد میگه وراثتیه
    -;)

    پاسخحذف
  6. ab rafte delhayeman deltangi ro khub tadaee mikone dust jun. baz minvisam bo0o0s ke vaghti didim asasi jobran koni. =))))

    پاسخحذف